آفتاب مهربانی

  • خانه 

روش فوق العاده ابراهیم برای خوشمزه کردن «چلو کباب و نوشابه» چه بود؟

28 مرداد 1402 توسط آفتاب مهربانی

ابراهیم در یکی از مغازه های بازار مشغول کار بود. یک روز ابراهیم را در وضعیتی دیدم که خیلی تعجب کردم!
دو کارتن بزرگ اجناس روی دوشش بود. جلوی یک مغازه، کارتن ها را روی زمین گذاشت.
وقتی کار تحویل تمام شد، جلو رفتم و سلام کردم. بعد گفتم: آقا ابرام برای شما زشته، این کار باربر هاست نه کار شما!
نگاهی به من کرد و گفت: کار که عیب نیست، بیکاری عیبه، این کاری هم که من انجام می دم برای خودم خوبه، مطمئن میشم که هیچی نیستم. جلوی غرورم رو می گیره!


گفتم: اگه کسی شما رو اینطور ببینه خوب نیست، تو ورزشکاری و… خیلی ها می شناسنت.
ابراهیم خندید و گفت: ای بابا، همیشه کاری کن که اگه خدا تو رو دید خوشش بیاد، نه مردم.
*
به همراه چند نفر از دوستان نشسته بودیم و در مورد ابراهیم صحبت می کردیم. یکی از دوستان که ابراهیم را نمی شناخت تصویرش را از من گرفت و نگاه کرد. با تعجب گفت: شما مطمئن هستید اسم ایشون ابراهیمه؟!

با تعجب گفتم: خُب بله، چطور مگه؟!
گفت: من قبلاً تو بازار سلطانی مغازه داشتم. این آقا ابراهیم دو روز در هفته سَر بازار می ایستاد. یه کوله باربری هم می انداخت روی دوشش و بار می برد.
یه روز بهش گفتم: اسم شما چیه؟
گفت: من رو ید الله صدا کنید!


گذشت تا چند وقت بعد یکی از دوستانم آمده بود بازار، تا ایشون رو دید با تعجب گفت: این آقا رو می شناسی؟
گفتم: نه چطور مگه!
گفت: ایشون قهرمان والیبال و کشتیه، آدم خیلی با تقوائیه، برای شکستن نفسش این کار ها رو می کنه. این رو هم برات بگم که آدم خیلی بزرگیه! بعد از آن ماجرا دیگه ایشون رو ندیدم!
صحبت های آن آقا خیلی من رو به فکر فرو برد. این ماجرا خیلی برای من عجیب بود. اینطور مبارزه کردن با نفس اصلاً با عقل جور در نمی آمد.

مدتی بعد یکی از دوستان قدیم را دیدم. در مورد کار های ابراهیم صحبت می کردیم. ایشان گفت: قبل از انقلاب. یک روز ظهر آقا ابرام آمد دنبال ما.
من و برادرم و دو نفر دیگر را برد چلو کبابی، بهترین غذا و سالاد و نوشابه را سفارش داد.
خیلی خوشمزه بود. تا آن موقع چنین غذایی نخورده بودم. بعد از غذا آقا ابراهیم گفت: چطور بود؟
گفتم: خیلی عالی بود. دستت درد نکنه، گفت: امروز صبح تا حالا توی بازار باربری کردم. خوشمزگی این غذا به خاطر زحمتیه که برای پولش کشیدم!!

 

 

 

 

 

منبع :سلام بر ابراهیم(زندگی نامه و خاطرات شهید ابراهیم هادی) جلد 1

 نظر دهید »

۶ سوال رایجی که برای ماه صفر وجود دارد

27 مرداد 1402 توسط آفتاب مهربانی

1- چرا صفر را صفر نامیده اند؟
در نامگذاری این ماه، دو وجه ذکر کرده ‏اند:
1. از «صُفْرَة (زردی)» گرفته شده؛ زیرا زمان انتخاب نام، مقارن فصل پاییز و زردی برگ درختان بوده است.
2.از «صِفْر (خالی)» گرفته شده؛ زیرا مردم پس از پایان ماه‏های حرام، رهسپار جنگ می‏ شدند و شهرها خالی می‏ شد. 

2- آیا صفر نحس است؟

ايام، ذاتاً سعد و نحس ندارد مگر به خاطر حوادثي که در آن واقع‌شده، لذا به اين دليل که در ماه صفر سه تن از معصومين (ع) چشم از جهان بسته‌اند و مشکلاتي که براي اسراي کربلا پيش آمد، همچنين چون ماه حرام تمام می‌شده و دوباره جنگ و نزاع در بين قبايل عرب صورت می‌گرفته، ممکن است عنوان نحس به خود گرفته باشد، به‌هرحال می‌توان تأثیر آن‌ها را با صدقه و دعا حل کرد.هیچ دلیل روایی بر نحوست ماه صفر وجود ندارد.  اعتقاد به شوم و نحس بودن صفر به سبب ارتباط دادن برخی حوادث پیش آمده در این ماه باشد.

3- آیابرای اثبات نحوست صفر میتوان به این حدیث پیامبر صلی الله علیه و اله «من بشرنی بخروج الصفر بشرته بالجنه کسی که مرا به تمام شدن ماه صفر مژده دهد، او را به بهشت بشارت می دهم.» استناد کرد؟

 این روایت منتسب به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در هیچ منبع معتبر روایی نیامده است؛ حتی برخی از نویسندگان که این سخن را ذکر کرده‌اند هیچ سندی برای آن نقل ننموده اند

4-  چرا برای اثبات نحوست صفر نمیتوان به این  حدیث  پیامبر صلی الله علیه و اله «مَنْ بَشَّرَنِي بِخُرُوجِ آذَارَ فَلَهُ الْجَنَّة»هر کسی به من خبر دهد ماه آذار تمام شده است اهل بهشت است». استناد کرد؟

حدیث مزبور در منابع معتبر شیعه نقل شده است؛  اما مربوط به ماجرایی است که این جمله «مَنْ بَشَّرَنِي بِخُرُوجِ آذَارَ فَلَهُ الْجَنَّة» تنها بخشی از کلام پیامبر صلی الله علیه واله است همچنین هیچ ارتباطی بین ماه صفر و  ماه آذار وجود ندارد. شیخ صدوق متن کامل حدیث به همراه ماجرایی که اتفاق افتاده است را چنین ذکر می‌کند:

ابن عبّاس می‌گويد: روزى پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله با اصحاب خود در مسجد قبا نشسته بود و به آنان فرمود: «نخستين شخصى كه اكنون بر شما وارد می‌شود از اهل بهشت است»، برخی افراد چون اين سخن را شنيدند، برخاسته و بيرون رفتند و هر يك از آنان قصد داشت كه سريعتر برگردند و به سبب این خبر از بهشتیان باشند. پيامبر صلى اللَّه عليه و آله متوجه شد و به آنان که باقی مانده بودند فرمود: «اکنون چند نفر بر شما وارد میشوند كه هر یک از دیگری سبقت می جوید؛ از میان آنها، هر کسی به من خبر دهد که ماه آذار، تمام می شود اهل بهشت است».  آنان كه بيرون رفته بودند بازگشتند و أبو ذر نيز همراهشان بود، حضرت به آنها فرمود: «ما اكنون در كدام يك از ماه‌هاى رومى هستیم؟»

أبوذر پاسخ داد: يا رسول اللَّه «آذار» به پايان رسيده است. پيامبر صلى اللَّه عليه و آله فرمود: «اى أبوذر این را میدانستم، اما دوست داشتم که امتم بدانند تو از اهل بهشت هستی … .»

همان گونه که از متن کامل حدیث مشخص است  مقصود اصلی رسول الله صلی الله علیه و آله بیان جایگاه بهشتی ابوذر بود نه مشخص کردن ابتدا یا انتها و نحوست ماه . و اساسا «آذار» ماه قمری نیست و هیچ ارتباطی با ماه صفر پیدا نمیکند

5- چرا در مفاتیح الجنان دعا برای رفع نحوست صفر آمده است؟

شیخ عباس قمی هم با آن که بحث نحوست ماه صفر را نقل نموده، اما آن را مستند به هیچ روایتی نکرده است و چه بسا خود ایشان نیز اطمینان به نحوست این ماه ندارد بلکه از باب احتیاط دعایی را نقل می‌کند و چنین می‌نویسد: «بدان که این ماه (صفر) معروف به نحوست است و برای رفع نحوست هیچ چیز بهتر از صدقه و دعا و استعاذه وارد نیست و اگر کسی خواهد که محفوظ ماند از بلاهای نازله در این ماه، در هر روز ده مرتبه بخواند، چنان که محدث فیض و غیره فرموده اند: یا شَدیدَ الْقُوی‏ وَ یا شَدیدَ الْمِحالِ یا عَزیزُ یا عَزیزُ یا عَزیزُ ذَلَّتْ بِعَظَمَتِکَ جَمیعُ خَلْقِکَ فَاکْفِنی‏ شَرَّ خَلْقِکَ یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی‏ کُنْتُ مِنَ الظَّالِمینَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَنَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَکَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنینَ وَصَلَّی اللَّهُ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَ الِهِ‏ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرینَ». قطعاخواندن این  دعا ها درهر زمانی در حفظ انسان از بلاها تاثیر دارد وثواب بسیاری بر آن مرتب است و شایسته است انسان همواره با آنها مانوس باشد 

 6- آیا میتوان در ماه صفر عقد و عروسی کرد؟

 مجرد انجام عقد در ایام عزاداری فی نفسه منعی ندارد، ولی برگزاری مجالس جشن و انجام کارهایی که موجب هتک و بیحرمتی گردد، در خصوص ایام عزا جایز نبوده و حرام است.

 

 

 

 

 نظر دهید »

چگونه فرزاد بادپا به سرعت باد، تروریست حرم شاهچراغ را خلع سلاح کرد؟

25 مرداد 1402 توسط آفتاب مهربانی

در غروب 22مرداد 1402 حادثه تروریستی دیگری در  شاهچراغ رخ داد که با شجاعت یکی از  خدام دلیر حرم شاهچراغ جان بسیاری از مومنان در حرم مطهر نجات یافت

«فرزاد بادپا» فرزند دهه شصتی خانواده‌ای نسبتا پر جمعیت و کم‌برخوردار است که با سختی و مشقتی های بسیاری بزرگ شده است. چنین جوان زحمتکشی که سال ها در نانوایی کار میکرده توانست با شجاعت و فداکاری خود جان تعداد زیادی از هموطنانش رانجات دهد ملت ما امروز به چنین شیر مردانی بیش از آقازاده های در لای پر قو بزرگ شده نیاز دارد!

 او اصالتا لر نورآباد و روستازاده است، ۳۴ سال سن و ۲ فرزنددارد

بادپا که با دست خالی توانست تروریستی که به حرم شاهچراغ (ع) حمله کرده بود را متوقف کند از نیرو‌های خدماتی حرم شاهچراغ (ع) است که حدود یک سال و ۲ ماه است که در حرم مطهر مشغول به کار است.

این نیروی خدوم حرم مطهر شاهچراغ (ع) لحظه ورود فرد تروریست را به حرم این گونه تشریح می‌کند:«من شغلم نظافت حرم هست آبجی! تمیزکاری صحن، شست و شو، جارو. هر کاری که به خدمات مربوط می‌شود انجام می‌دهم. آن شب هم طبق معمول سر پُست بودم. یک دفعه صدای وحشتناکی شنیدم. صدای تیراندازی بود. جلوتر رفتم دیدم یک حرامی کلاش به دست دارد تیراندازی می‌کند و می‌دود. اصلاً باورم نمی‌شد فکر نمی‌کردم بعد از آن حمله، دیگر کسی جرات کند اینطوری با اسلحه وارد شاهچراغ شود. در فاصله ۲۰۰ متری این تروریست بودم که دیدم به یک زائر خواهر شلیک کرد و خون از بدن این خواهرجاری شد.»

با بغض میگوید:« من فیلم را که خودم دیدم داغون شدم. باورم نمی‌شد که این من بودم که اینطوری دویده باشم. »
چرا با دیدن فیلم حمله ور شدن به جانی شاهچراغ دیوانه شدی آقای فرزاد بادپا؟ « گفتنش برام خیلی سخته. نمی‌دونم چطور بگم. من چند سال قبل از ناحیه پا آسیب دیدم. یعنی در راه رفتن مشکل دارم. چون پا و لگنم شکسته. داخل پام پلاتین دارم. فیلم دویدنم را که دیدم خودم متعجب شدم که من چطوری توانستم بدوم. حیرت کردم از خودم. در آن لحظه انگار یک نفر به من گفت حرکت کن. انگار دستی از پشت سر هولم داد. حتی در فیلم دیدم که در لحظه برخورد با آن داعشی، مشتی هم به صورت من خورده. اما اصلاً یادم نمی‌آید.»

وی ادامه داد:آن شب حرم زائران زیادی داشت  تروریست با سلاح کلاشی که در دست داشت به سمت مردم حمله می‌کرد، پشت سرش دویدم به او حمله کردم و او را روی زمین انداختم تا زمانی که نیرو‌های عملیاتی رسیدند.


بادپا در پاسخ به این سوال که در لحظه‌ای که فرد تروریست را دنبال می‌کردید و به سمت شما برگشت، آیا نترسیدید که مورد حمله قرار بگیرید، گفت: در آن لحظه نگاه به گنبد حرم کردم و دلم قرص شد، احساس کردم فردی از پشت سر مرا به جلو هل داد و گفت حرکت کن؛ مطمئن بودم دست حضرت پشت سرم است.

این نیروی خدماتی فداکار ادامه داد: وقتی به فرد تروریست رسیدم با زانو ضربه‌ای به او زدم و به زمین افتاد. پس از آن دست‌هایش را به پشت آوردم، کلامی حرف نزد.

وی گفت: او را در نزدیکی سقاخانه به زمین زدم، در آن قسمت عصر‌ها فرش پهن می‌کنیم تا زائران استراحت کنند. حدود پنجاه تا شصت زائر آنجا بودند، فرد تروریست قصد حمله به آن‌ها را داشت من را که دید اسلحه را سمت من گرفت، خواست خدا و حضرت بود که به سمت من تیری شلیک نکرد البته من سریع‌تر به او رسیدم و او را روی زمین خوابانده و اسلحه‌اش را به سمت دیگری پرت کردم و بعد دوستان حوزه امنیتی وارد شدند و فرد مهاجم را در اختیار گرفتند.

می‌پرسم فکرکن حرامی‌های داعشی حرف‌هایتان را می‌ خوانند. اگر قرار باشد جمله‌ای بگویی آن جمله چیست؟ می‌گوید: «داعش که هیچ، بزرگ‌تر و گنده‌تر از داعش هم نمی‌تواند هیچ غلطی کند و گزندی به این مردم وارد کند.» و جمله آخر که با صلابت هر چه تمام و به سان یک سرباز واقعی می‌گوید: «جانم فدای رهبر. »

این  مرد لر زبان به  تروریستی که  مسلح به هشت خشاب یعنی 280تیر بود  حمله میکند و اورا نقش بر زمین کردو زنده تحویل نیروهای امنیتی میدهدکه زنده دستگیر کردن تروریست به کشف عوامل پشت پرده کمک بسیار میکند شایسته است به این جوان مومن مدال شجاعت اهدا شود چرا که اگر این کار را انجام نمی‌داد، انسانهای بی‌گناه زیادی به شهادت می‌رسیدند

فرماندارفارس گفت: پس از این اقدام شجاعانه امروز ارگان‌های مختلف درخواست می‌کنند که آقای بادپا کارمند آن مجموعه شود چرا که بدون هیچ چشم داشتی فداکاری کرده تنها به خاطر اینکه وظیفه خود را در قبال حرم مطهر و همنوعان خود انجام دهد.

استاندار فارس، با بیان اینکه هیچ حمایت مادی جبران این اقدام شجاعانه را نخواهد کرد افزود: مقرر شد که یک قطعه زمین به همراه هزینه ساخت، تقدیم وی و خانواده ایشان شود.

باید به این مادر بابت تربیت چنین فرزند شجاعی تبریک گفت.پدر او به خبرنگار فارس می‌گوید: فرزاد از همان کودکی هم خادم اهل بیت(ع) است و الان هم لطف اهل بیت و شاهچراغ (ع) بود که توانست قدمی مثبت برای نجات کشورش بردارد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 نظر دهید »

چگونه نام یک زن آرایشگر در لیست سربازان امام زمان (عج) قرار گرفت؟؟

18 مرداد 1402 توسط آفتاب مهربانی

در روایتی از امام صادق (علیه السلام) نام تعدادی از زنان آمده که در زمان ظهوربه عنوان یاوران امام مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف) زنده می شوند .یکی از این زنان صیانه است.

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می فرمایند: در شب معراج ناگهان بوی خوشی به مشامم رسید ازجبرئیل پرسیدم که این بوی چیست؟گفت: ای رسول خدا ! صیانه به حضرت موسی بن عمران ایمان آورده بود و ایمان خود را پنهان می کرد کار او آرایشگری در حرمسرای فرعون بود.

روزی مشغول آرایش موهای دختر فرعون بود که شانه از دستش می افتد و بی اختیار «بسم الله» میگوید: دختر فرعون موضوع را به پدرش گزارش می دهد و او را دستگیر کردند

فرعون به صیانه گفت: مگر به خدایی من اعتراف نداری؟

صیانه گفت: هرگز ازخدای حقیقی دست نمی کشم و تو را پرستش نمی کنم. فرعون دستور داد تنوری را برافروزند و بچه های صیانه را در حضورش به آتش انداختند

 زمانی که خواستند بچه شیر خوارش را که در بغل داشت بگیرند و در آتش بیندازندصیانه منقلب شد و خواست با زبان از دین اظهار بیزاری و برائت کند که به امر خدا، آن بچه شیرخوار به سخن آمد و گفت:« إصبری یا اماه، إنک علی الحق»؛ صبر کن ای مادر که توراه حق را می پیمایی.

فرعونیان آن زن و بچه را هم در تنور انداختند و خاکسترشان رادر این زمین ریختند و تا روز قیامت این بوی خوش از این زمین استشمام می شود».

صیانه از زنانی است که در زمان ظهور امام مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف)زنده می شود و در رکاب ایشان انجام وظیفه می کند .

امام زمان عج

 نظر دهید »

جوانی که در 18 مرداد جنایات داعش و شجاعت مدافعان حرم را بر همگان آشکار کرد

16 مرداد 1402 توسط آفتاب مهربانی

روز 18مرداد، سالروز شهادت محسن حججی را به نام روز بزرگداشت شهدای مدافع حرم نامگذاری کردند با وجود حضور پررنگ و شهادت بسیاری از رزمندگان ایران اسلامی در کنار ارتش سوریه برای مقابله با جنایات تکفیری ها ، این درگیری ها بر بسیاری پوشیده بود تا اینکه پس از اسارت محسن حججی ، اخبار، فیلم ها و تصاویری از نحوه ی شکنجه و  شهادت این جوان 25 ساله توسط داعش ملعون به منظور قدرتنمایی به رسانه ها مخابره شد که موجب منفور شدن تروریست هاو آشکار شدن چهره حیوانی آنها شد.

               

وشجاعت و فداکاری های خالصانه ی مدافعان حرم برای دفاع از حرم آل الله و حمایت از مردم جنگ زده عراق و سوریه و پاسداری از مرزهای کشور  بیش از گذشته بر همگان مشخص شد  

                       

با جهاد شجاعانه ی آنها منطقه از تروریست ها پاک و امنیت منطقه برقرار گردید این موجب شد راهپیمایی پیاده روی اربعین که زمینه ساز ظهور امام مهدی (عج) است  سال به سال پررنگ تر و جهانی تر میشود            

        شهید حججی متولد 21تیرماه سال 1370 در شهر نجف آباد اصفهان به دنیا آمد این پاسدار و جهاد گر جوان در عرصه فرهنگی ، سیاسی و هیئت ها حضور مخلصانه ای داشت .یکی از دغدغه های شهید، حجاب بود، جاییکه در وصیت نامه خود می گوید از همه خواهران عزیزم و از همه زنان امت رسول الله می خواهم روز به روز حجاب خود را تقویت کنید، مبادا تار مویی از شما نظر نامحرمی را به خود جلب کند؛ مبادا رنگ و لعابی بر صورتتان باعث جلب توجه شود؛ مبادا چادر را کنار بگذارید، همیشه الگوی خود را حضرت زهرا(س) و زنان اهل بیت(ع) قرار دهید؛ همیشه این بیت شعر را به یاد بیاورید آن زمانی که حضرت رقیه(س) خطاب به پدرش فرمودند:

غصه ی حجاب من را نخوری بابا جان چادرم سوخته اما به سرم هست هنوز…

نکته ای که در سیره این شهید و سایر شهدا  وجود دارد احترام زیاد به پدر و مادر و همین طور همسر و فرزند است به طوری که برادر ایشان میگوید : وصف احترام محسن  به پدر و مادر خود، وصف ناپذیر است چندین بار دست پدر و مادر خود را میبوسید و از آنها حلالیت میخواست 

شهید حججی عاشق شهادت بود در دلنوشته های مناجات گونه ی خود نوشته بود :خدایا محرم امام حسین(ع) آمد، تاسوعا رسید، عاشورا سرآمد، ماه محرم رو به اتمام است و من هنوز وا مانده ام، خدایا چه شده است، مگر من چه کرده ام که اینگونه رنج فراق بکشم؟خدایا: دیگر بس است  اصلا بگذار تا اینگونه بگویم، خدایا غلط کردم، خدایا بگذار از گناهم و از گذشته ام‌ ببخش ، خدایا من باور ندارم که در عالم کبریایی تو گنهکاران را راهی نباشد‌.

                     

این رزمنده ی مخلص وصیت نامه ی  صوتی برای پسر خردسالش برجای گذاشته که روحیه اخلاص و بندگی او و همین طور احترام به فرزندش را بیش از بیش نشان میدهد                                                          

 روایات بسیاری برای پاداش شهدا ذکر شده است آیت الله جوادی آملی در تفسیر این  آیه قرآن :  «کسانیکه در راه خدا به شهادت می رسند نمرده اند بلکه زنده هستند و نزد خداوند روزی می خورند» می فرماید  مادرها می خواهید بچه تربیت کنید فرزندانتان را نذر امام زمان(عج) کنید، اگر فرزندتان را نذر خدا و امام زمان(عج) کنید خداوند خود تربیتش را به عهده می گیرد.         

 1 نظر
  • 1
  • 2
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

آفتاب مهربانی

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس